آیه 96 سوره هود

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ

[11–96] (مشاهده آیه در سوره)


<<95 آیه 96 سوره هود 97>>
سوره :سوره هود (11)
جزء :12
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آن گاه موسی عمران را با آیات خود و حجت روشن (به رسالت) فرستادیم.

همانا موسی را با نشانه های خود و برهانی روشن فرستادیم،

و به راستى، موسى را با آيات خود و حجّتى آشكار،

و ما موسى را همراه با آيات و حجت آشكار خويش فرستاديم؛

ما، موسی را با آیات خود و دلیل آشکاری فرستادیم...

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Certainly We sent Moses with Our signs and a manifest authority

And certainly We sent Musa with Our communications and a clear authority,

And verily We sent Moses with Our revelations and a clear warrant

And we sent Moses, with Our Clear (Signs) and an authority manifest,

معانی کلمات آیه

سلطان: سلطه: تمكن و قدرت، يا قدرت از روى قهر. سلطان: دليل و حجت كه سبب سلطه و غلبه است. مراد از آن ، در اينجا معجزه مى‏ باشد.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ «96»

و به تحقيق ما موسى‌ را با معجزه و براهين روشن فرستاديم،

إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ «97»

به سوى فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجاى پذيرفتن دعوت موسى‌،) از فرمان فرعون پيروى كردند، در حالى كه فرمان فرعون مايه‌ى رشد (و نجات) نبود.

نکته ها

تعداد آياتى كه در قرآن مجيد درباره‌ى حضرت موسى عليه السلام و قوم بنى‌اسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگرى نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سى مرتبه و در بيش از سى سوره نام برده شده است كه خلاصه‌ترين آنها در اين سوره است.

جلد 4 - صفحه 117

كلمه‌ى‌ «سُلْطانٍ»، به معناى سلطه است. گاهى به سلطه‌ى ظاهرى گفته مى‌شود و گاهى در سلطه‌ى منطقى و استدلالى بكار مى‌رود.

پیام ها

1- ادّعاى نمايندگى از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ»

2- منطق و معجزه‌ى انبيا عليهم السلام براى همه‌ى مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ»

3- از مهم‌ترين فلسفه‌ى بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايى، آزادى و رهايى انسان‌ها از قيد بندگى ديگران است. «إِلى‌ فِرْعَوْنَ»

4- بسيارى از مردم، پيروان طاغوت‌ها بوده‌اند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ»

5- بايد شعارهاى تبليغاتى طاغوت‌ها را خنثى كرد. چون فرعون به دروغ اظهار مى‌داشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمى‌كنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» «1»، اين آيه در مقام جواب مى‌فرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ»

6- هميشه علم و شناخت به تنهايى عامل دورى از انحراف نيست. (موسى حقّ را با دليل و برهان، براى مردم روشن مى‌كرد، ولى فرعون مردم را به انحراف دعوت مى‌كرد و مردم از فرعون پيروى مى‌كردند)


«1». غافر، 29.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96)

بعد از آن قصه موسى عليه السّلام را بيان مى‌فرمايد:

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا: و هر آينه به تحقيق فرستاديم موسى عليه السّلام را به رسالت با تورات و معجزه‌هائى كه نشانه‌هاى صحت نبوت و رسالت او بودند. وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ‌: و با حجتى ظاهر و واضح و خالص از تلبيس و تمويه كه آن عصا بود. و ذكر آن فقط به جهت فرط وضوح آنست، و ممكن است مراد «بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ» جميع معجزات او باشد. و فرق ميان آيت و سلطان آنست كه آيت اعمّ از امارت و دليل قاطع باشد، و سلطان مبين مخصوص به‌

«1» در تفسير منهج الصادقين ج 4 ص 450 گفته.

جلد 6 - صفحه 133

برهان قاطع كه در آن جلا و هويدائى باشد. زجّاج گفته‌ «1» سلطان مشتق از سليط به معنى روغن زيت كه از آن چراغ افروزند و چون مردم به روشنائى بيّنات الهيّه، مهتدى شوند، لذا آن را سلطان گفتند. خلاصه مى‌فرمايد موسى عليه السّلام را فرستاديم با آيات و حجج و بينات.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (96) إِلى‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (97) يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ (98) وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ (99) ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْقُرى‌ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ (100)

وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لكِنْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَما أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْ‌ءٍ لَمَّا جاءَ أَمْرُ رَبِّكَ وَ ما زادُوهُمْ غَيْرَ تَتْبِيبٍ (101) وَ كَذلِكَ أَخْذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ الْقُرى‌ وَ هِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخْذَهُ أَلِيمٌ شَدِيدٌ (102) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِمَنْ خافَ عَذابَ الْآخِرَةِ ذلِكَ يَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذلِكَ يَوْمٌ مَشْهُودٌ (103)

ترجمه‌

و بتحقيق فرستاديم موسى را با آيتهاى خودمان و حجّتى آشكار

بسوى فرعون و اتباعش پس پيروى كردند فرمان فرعون را و نبود امر فرعون موجب هدايت‌

پيشرو ميشود قومش را روز قيامت پس وارد نمايد آنها را در آتش و بد است آن مورديكه ورود شده در آن‌

و از پى آورده شدند در اين سراى لعنت را و در روز قيامت بد است آن عطائى كه عطا كرده شده است‌

اين از اخبار بلدها است كه نقل نمائيم آنرا بر تو بعضى از آنها بر پا است و برخى درو شده‌

و ستم ننموديم ما آنها را ولى ستم نمودند آنها بخودشان پس كفايت ننمودند از آنها خدايا نشان كه ميخواندند از غير خدا هيچ چيز چون آمد فرمان پروردگارت و نيفزودند آنها را جز هلاكت و خسارت‌

و اين چنين است گرفتن پروردگارت چون گرفت بلدها را با آنكه آنها ستم كار بودند همانا گرفتن او دردناك سخت است‌

همانا در آن هر آينه عبرت است براى آنكه بترسد از عذاب آخرت آن روزى است كه جمع كرده شوند براى آن مردم و آنروزى است حاضر كرده شده.

تفسير

خداوند حضرت موسى عليه السّلام را با معجزات بسياريكه شمه‌اى از آنها در ضمن قصص راجعه بآن حضرت ذكر شد مبعوث فرمود بر فرعون و اعيان قوم او كه هر يك از آن معجزات باعتبار دلالتشان بر صدق آنحضرت آيه و دليل بودند و باعتبار دلالتشان بر كذب مخالفان او حجت و سلطان و عصا در ميان آنها ممتاز بود بحجّيت واضحه كه موجب سلطنت و غلبه بر خصم بود و باين اعتبار معبّر بلفظ مفرد و معنون بسلطان مبين شده است و بقدرى حب دنيا و تقليد و تعصّب در آنقوم رسوخ پيدا كرده بود كه با مشاهده آن معجزات كثيره ظاهره باز متابعت نمودند امر فرعون را بكفر و اقرار بخدائى او و معلوم است كه چنين امرى موجب رشد و هدايت نيست بلكه موجب غوايت و ضلالت است و در روز قيامت هر مفسد و ضالّ و مضلّى پيشرو و مقدّم و امام اتباع خود است تا خود و پيروان خود را بمنزل اصلى برساند چنانچه هر مصلح و مهتدى و هادى هم پيشرو و مقدّم و امام پيروان خود است تا بمقصد برسند مثلا ابو بكر

جلد 3 صفحه 107

و عمر و عثمان ائمّه و پيشروان اهل سنّتند تا آنها را بجايگاه خودشان برسانند و امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ائمّه و پيشروان شيعيانند تا آنها را بمقام خودشان و اصل فرمايند و پيرو پيروان كفر و ضلال لعنت و محروميّت از رحمت احديّت است در دنيا و آخرت و اين لعنت كه ملازم با عذاب است چون در مقابل عطايا و نعم اهل بهشت است بمنزله عطائى است كه بدوزخيان اعطاء شده و اين اجمالى است از اخبار بلاد و اقواميكه بعذاب الهى در نتيجه طغيان گرفتار شدند كه خداوند بغرض عبرت خلق براى پيغمبر خود نقل فرموده و بعضى از آن بلاد هنوز باقى است باعيان يا آثارشان مانند زراعتى كه بجاى خود ايستاده و ثابت است و بعضى بكلى محو و نابود شده كه اثرى هم از آن باقى نيست مانند مزرعه‌اى كه درو شود و اثرى از زراعت در آن باقى نماند و العياذ باللّه تصوّر نشود خداوند بآنها ظلم نموده كه در دنيا و آخرت از نعمت خود محروم و بعذاب دائم گرفتار فرموده چون آنها خودشان ظلم نمودند در باره خودشان كه سرمايه ترقى و تعالى را از دست دادند و موجبات فنا و زوال و استيصال و استحقاق خلود در عذاب را براى خودشان تهيّه نمودند و بهيچ وجه پرستش خدايان باطل و تبعيّت سلاطين جور براى آنها نافع و مفيد نشد و اينها نتوانستند از پرستش و ستايش كنندگان خودشان دفاع نمايند در موقع ورود عذاب الهى و جز هلاكت و خسارت براى اتباع خودشان چيزى زياد ننمودند و كيفيّت گرفتن خداوند اهل بلاديرا كه ستم نمودند بخودشان و خلق براى انتقام و تعذيب آنستكه بآنها مهلت ميدهد تا بنهايت شقاوت برسند و پس از آن غضب ميكند و از آنها انتقام ميكشد بعذاب دردناك سخت كه رهائى از آن ممكن نيست چنانچه قريب باين معنى در باره هر ظالمى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده با تمسّك باين آيه شريفه و در اين اخبار و قصص اقوام سابقه هالكه عبرت است براى كسيكه از عذاب آخرت مى‌ترسد چون معتقد بمعاد است و ميداند كه اينها نمونه‌اى از آن عذاب عظيم است نه كسيكه بكلى غافل است و متوجّه باين معانى نيست و اين روز عذاب و آخرت و روز قيامت روزى است كه خداوند خلق اوّلين و آخرين را براى جمع شدن در آنروز خلق فرموده كه هر كس بكمال لايق و نتيجه عقايد و اعمال خود از خير و شرّ برسد و آنروز مشهود است كه تمام مخلوقات از جنّ و انس و اهل آسمان و زمين‌

جلد 3 صفحه 108

آنروز را خواهند ديد و مانند آن روزى نيست و تمام انبياء و رسل شهادت بوقوع آن داده و مى‌دهند چنانچه قمّى ره فرموده و عياشى ره از يكى از صادقين عليهما السلام نقل نموده در تفسير اين آيه كه آنروز قيامت است و آن روز موعود است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد أَرسَلنا مُوسي‌ بِآياتِنا وَ سُلطان‌ٍ مُبِين‌ٍ (96)

و ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ فرستاديم‌ موسي‌ ‌را‌ ‌با‌ معجزات‌ و آيات‌ ‌ما و ‌با‌ دليل‌ و برهان‌ آشكارا

جلد 11 - صفحه 116

وَ لَقَد أَرسَلنا مُوسي‌ شرح‌ ارسال‌ موسي‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ سور قرآني‌ بيان‌ ‌شده‌ و قبلا ‌در‌ سوره‌ اعراف‌ ‌از‌ ‌آيه‌ 101 ‌تا‌ ‌آيه‌ 155 پنجاه‌ و پنج‌ ‌آيه‌ گذشت‌ و ‌در‌ سوره‌ طه‌ و سوره‌ قصص‌ و بسياري‌ ‌از‌ سور تفصيلا و اجمالا خداوند بيان‌ فرموده‌ و ‌در‌ اينجا مجرد اشاره‌ ‌شده‌.

بآياتنا معجزاتي‌ ‌که‌ بدست‌ موسي‌ داده‌ شد بنص‌ّ قرآن‌ نه‌ معجزه‌ ‌که‌ ميفرمايد‌قال‌‌به‌ فِي‌ تِسع‌ِ آيات‌ٍ نمل‌ ‌آيه‌ 12.

وَ سُلطان‌ٍ مُبِين‌ٍ سلطان‌ دليل‌ و برهان‌ ‌است‌ ‌که‌ قابل‌ هيچ‌ گونه‌ اشكال‌ نباشد و طرف‌ مقابل‌ ‌را‌ ملزم‌ كند ‌که‌ نتواند جواب‌ دهد و آشكار ‌باشد‌ ‌که‌ دليل‌ حسي‌ ‌باشد‌ زيرا ادله‌ عقليه‌ و ‌لو‌ بسيار محكم‌ و متقن‌ ‌است‌ لكن‌ ‌بر‌ شخص‌ جاهل‌ بخصوص‌ معاند و مخالف‌ چندان‌ تأثيري‌ ندارد و ميگويد ‌من‌ درك‌ نميكنم‌ و ‌از‌ عهده‌ جواب‌ ‌آن‌ ‌بر‌ نميآيم‌ ولي‌ ممكن‌ ‌است‌ جواب‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌که‌ دانشمندان‌ بتوانند جواب‌ دهند ولي‌ ادله‌ حسّيه‌ ‌که‌ بعين‌ مشاهده‌ ميكنند مثل‌ نوع‌ معجزات‌ انبياء بالاخص‌ حضرت‌ موسي‌ [ع‌] عصا اژدها شود، يد و بيضا، شكاف‌ دريا، خروج‌ آب‌ ‌از‌ دل‌ سنگ‌ و امثال‌ اينها و بسياري‌ ‌از‌ معجزات‌ حضرت‌ خاتم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ تكلم‌ سنگ‌ ريزه‌، ستون‌ حنّانه‌، شق‌ القمر و نحو اينها فقط ‌در‌ مقابل‌ ‌آنها‌ حمل‌ بسحر كنند ‌با‌ اينكه‌ گفتند (سحر ‌با‌ معجزه‌ پهلو نزند دل‌ خوش‌ دار).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 96)- قهرمان مبارزه با فرعون! بعد از پایان داستان شعیب و اصحاب مدین اشاره به گوشه‌ای از سرگذشت «موسی بن عمران» و مبارزاتش با فرعون می‌کند و این هفتمین داستان پیامبران در این سوره است.

سرگذشت موسی (ع) از تمام پیامبران در قرآن بیشتر آمده است، زیرا در بیش از سی سوره بیش از صد بار به ماجرای موسی و فرعون و بنی اسرائیل اشاره شده است.

ج2، ص375

ویژگی سرگذشت موسی نسبت به پیامبران دیگر این است که آنها بر ضد اقوام گمراه، قیام کردند، ولی موسی علاوه بر این در برابر حکومت خودکامه‌ای همچون دستگاه جبار فرعون قیام نمود.

ولی باید توجه داشت که در این قسمت از سرگذشت موسی، تنها یک گوشه را می‌خوانیم گوشه‌ای که در عین کوچکی، پیام بزرگی برای همه انسانها دارد.

نخست آیه می‌گوید: «ما موسی را با معجزاتی که در اختیار او قرار دادیم و منطقی قوی و نیرومند فرستادیم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع